عاقبت ای خاک جانبخش وطن! میسازمت
گر هزاران ره شوی ویرانه، من میسازمت
گاه بیلم در کف و گاهی قلم، یعنی که من
با قلم یا بیل، ای خاک کهن! میسازمت
آب اگر سفیانیان عصر بستندم به روی
من به آب اشک چشم خویشتن میسازمت
من قویبازویم و با آبروی و کارگر
با غبار صورت و خون بدن میسازمت
خصم گر همچون شهیدان پیکرم درگور کرد
من برون از گور گشته با کفن میسازمت
من سلیمان صاحبِ خوانم، نیم من خشتمال
هستم و بر رغم خصم اهرمن میسازمت.
حیدر یغما